کد مطلب:298747 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:175

فدک میراث نبوت


ترجمه:

آنگاه آنقدر درنگ نكردید كه آتش فتنه فروكش كند و قیادت بر آن آسان و روان شود. (حضرت فتنه خلافت را به شتر تشبیه كرده اند كه غاصبان خلافت آنقدر عجله داشتند كه قبل از رام كردن شتر بر آن سوار شدند) (و پس از غصب خلافت) آتش گیره ها را افروخته می كنید و به آتش آن دامن می زنید و دعوت


شیطان را اجابت می كنید و به خاموش كردن چراغ دین و سنتهای رسول خدا مشغول شده اید، به بهانه خوردن كف شیر را زیر لب، پنهانی می خورید (به تدریج با خدعه و نیرنگ به آشامیدن منافع خلافت مشغول شدید و وانمود می كنید كه آنچه انجام می دهید در راه حفظ اسلام و دین خداست.)

و در پوشش درختها و پستی و بلندیها (به صورت مخفی و غیر علنی)، علیه اهل بیت و فرزندان پیامبر صلی الله علیه و آله گام برمی دارید. بر ظلم و ستمهای شما كه مانند زخم كارد و فرو رفتن سر نیزه در بدن انسان است صبر می كنیم.

و شما هم اكنون می گوئید كه ما از پیامبر صلی الله علیه و آله ارث نمی بریم! آیا شما حكم جاهلیت را برگزیده اید. (در عصر جاهلیت دختران از ارث محروم بودند). و چه كسی بهتر از خدا حكم می كند برای آنانی كه یقین دارند، آیا شما نمی دانید؟! (در قرآن كریم خداوند حكم فرموده است كه هم پسر و هم دختر ارث می برند).

آری، برای شما چون آفتاب درخشان روشن است كه من دختر پیامبر صلی الله علیه و آله هستم.

ای مسلمانان! آیا سزاوار است كه من بر ارثم مغلوب (محروم) شوم.

ای پسر ابی قخافه (ابوبكر)، آیا در كتاب خدا هست، كه تو از پدرت ارث ببری و من از پدرم ارث نبرم؟!! به تحقیق این سخن دروغی است كه (به خدا و رسولش) نسبت داده اید. آیا از روی عمد (دانسته)، كتاب خدا را ترك كرده و پشت سر می اندازید.

و خداوند متعال در آیه ی دیگر كه داستان یحیی بن زكریا علیه السلام را نقل می كند فرموده است: «زكریا علیه السلام عرض كرد: پروردگارا مرا فرزندی عنایت فرما،


جانشینی كه از من و آل یعقوب ارث ببرد». و نیز خداوند فرموده است: «بعضی از خویشاوندان نسبت به بعضی دیگر سزاوارترند». و خداوند «شما را درباره ی فرزندانتان سفارش می كند كه پسرها دو چندان دختران ارث ببرند» و خداوند فرمود: «بر شما مقرر است كه چون یكی از شما را مرگ فرا می رسد، اگر مالی دارید باید نسبت به والدین و دیگر نزدیكان خود به آنچه معروف است وصیت كند و این حقی است برای پرهیزكاران» و شما گمان كرده اید كه بهره ای برای من نیست و از پدرم ارث نمی برم و میان ما خویشاوندی وجود ندارد؟!

آیا خداوند یك آیه ای را به شما اختصاص داده و پدرم را از آنان خارج كرده است؟! یا اینكه می گویید اهل دو ملت و آیین از یكدیگر ارث نمی برند؟! آیا من و پدرم از یك ملت و آئین واحدی نیستیم، و یا اینكه شما نسبت به قرآن از پدرم (رسول خدا صلی الله علیه و آله) و پسر عمویم (علی بن ابی طالب علیه السلام) داناتر و آگاهترید؟! [1] .

شرح مختصر:

حضرت زهرا علیهاالسلام در سخنرانی خود در مسجدالنبی در جمع بزرگان مهاجر و انصار و دیگر مسلمانان با استناد به آیات قرآن كریم و توسل به حكم الهی با منطق متین خود، فدك را به عنوان ارث مطرح نمودند تا بتوانند حاكمیت انحرافی ابوبكر و عدم شایستگی وی بر زمامداری امت اسلامی را آشكار سازد و گرنه طبق روایات متواتر پیامبر در حیات خود فدك را به عنوان «نحله» و هدیه


به او واگذار نمود. و این طرز استدلال حضرت زهرا علیهاالسلام گواه بر كمالات علمی آن بزرگواری و احاطه وی بر علوم قرآنی از جمله مسائل فقهی می باشد. وی خطاب به مردم سخن می گوید كه چنین ظلم و ستمی را نسبت به اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله مشاهده می كنند و ساكت و بی تفاوت هستند. سخن حضرت با تمامی انسانها در تمام دورانهاست كه باید در همه ی احوال به حكم الهی عمل نمایند و در قبال وظایف و تكالیف شرعی و قانونی احساس مسئولیت و تعهد كنند.

ادامه ی خطبه:

«فدونكها مخطومه مرحوله، تلقاك یوم حشرك، فنعم الحكم الله، و الزعیم محمد- صلی الله علیه و آله- و الموعد القیامه و عند الساعه یخسر المبطلون [2] ، و لا ینفعكم اذ تندمون، ولكل نبا مستقر و سوف تعلمون من یایته عذاب یخزیه و یحل علیه عذاب مقیم. [3] .

ثم رمت بطرفها نحو الانصار فقالت:

یا معشر النقیبه [4] (الفتیه) و اعضاد المله و حضنه الاسلام، ما هذه الغمیزه فی حقی و السنه عن ظلامتی؟ اما كان رسول الله- صلی الله علیه و


آله- ابی یقول: «المرء یحفظ فی ولده»؟ سرعان ما احدثتم [5] و عجلان ذا اهاله [6] ، ولكم طاقه بما احاول، و قوه علی ما اطلب و ازاول، اتقولون مات محمد- صلی الله علیه و آله-؟ فخطب جلیل، استوسع و هنه و استنهر فتقه و انفتق رتقه [7] و اظلمت الارض لغیبته، و كسفت الشمس و القمر، و انتثرت النجوم [8] لمصیبته، و الدت الامال، و خشعت الجبال، و اضیع الحریم، و ازیلت الحرمه عند مماته، فتلك و الله النازله الكبری، و المصیبه العظمی، لا مثلها نازله، و لا بائقه عاجله، اعلن بها كتاب الله جل ثناوه فی افنیتكم [9] ، فی ممساكم و مصبحكم، هتافا و صراخا، و تلاوه و الحانا [10] ، و لقبله ما حل بانبیاء الله و رسله حكم فصل و قضاء حتم: (و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل افان مات او قتل انقلبتم علی اعقابكم و من ینقلب علی عقبیه


فلن یضر الله شیئا و سیجزی الله الشاكرین [11] )...».


[1] جهت اطلاع بيشتر از احتجاج كامل حضرت فاطمه عليهاالسلام با ابوبكر در مورد مساله فدك به فصل دوازدهم رساله حاضر رجوع شود.

[2] در شرح ابن ابي الحديد، از ولا ينفعكم اذ تندمون تا آخر اين قسمت آيه ي شريفه قرآن كريم و ما محمد الا رسول فقد خلت... سيجزي الله الشاكرين ذكر نشده است.

[3] در بلاغات النساء، از «فدونكها محظومه» تا «و يحل عليه عذاب مقيم» ذكر نشده است.

[4] در بلاغات النساء، به جاي «نقيبه»، «البقيه» ذكر نشده است.

[5] در بلاغات النساء به جاي «احدثنم»، «اجديتم» و به جاي «اهاله»، «اهانه» ذكر نشده است.

[6] در بلاغات النساء به جاي «احدثنم»، «اجديتم» و به جاي «اهاله»، «اهانه» ذكر نشده است.

[7] در بلاغات النساء به جاي «انفتق رتقه»، «و بعد وقته» ذكر نشده است.

[8] در بلاغات النساء به جاي «و كسفت الشمس و القمر و النجوم» ذكر نشده است و بعد از «لغيبه» چنين آمده است: «و اكتابت خيره الله لمصيبته و خشعت الجبال و اكدت الامال».

[9] در بلاغات النساء بعد از مماته (صلي الله عليه و سلم) آمده است: «و تلك نازل علينا بها كتاب الله في افيتكم» آمده است و از «المصيبه العظمي» تا «اثناوه في افنيتكم» ذكر نشده است.

[10] در بلاغات النساء به جاي «صراخا»، «اسماعكم» آمده است و «تلاوه و الحانا» ذكر نشده است.

[11] آل عمران، آيه 44.